بزرگترین جاه طلبی سرم (SRM)

آیا سرم می تواند به یک اکوسیستم تریلیون دلاری با میلیاردها کاربر تبدیل شود؟ منتظر پست امروز باشید.

دادن نظرات یک طرفه ساده است. هر چیزی نقاط قوت و ضعف خود را دارد و مهم این است که سعی نکنید ثابت کنید که درک درستی از آن دارید. چیزی که ارزش دارد این است که بتوانید آنها را با یکدیگر ارزیابی و مقایسه کنید.

چند سوال در مورد اینکه آیا DeFi می تواند رشد کند وجود دارد و من نیز نمی توانم به شما پاسخ دهم. شاید حتی یک پروژه DeFi برای جامعه یک ضرورت نباشد.

اما شاید وجود داشته باشد!

ترجمه از Sam بر روی سؤالات زیر متمرکز خواهد شد: آیا سرم می تواند به اکوسیستمی تریلیون دلاری با میلیاردها کاربر تبدیل شود؟ 

درس به دو بخش تقسیم خواهد شد: 

• بخش اول: چرا DeFi می تواند یک صنعت تریلیون دلاری باشد؟
• بخش دوم: اگر DeFi تا این حد توسعه پیدا کند، چرا سرم "فرد" انتخاب شده است.

چرا دیفای؟

برای بسیاری از مردم DeFi یک چیز احمقانه در نظر گرفته می شود و من بخشی از آن بوده ام. یک سال پیش، من در مورد DeFi بسیار شک داشتم، اگر از من بپرسید که واقعاً فکر می‌کنم چه خواهد بود: کند، گران، پر از اشکال و فاقد پتانسیل توسعه.

چند چیز هست که نظرم را عوض کرد. قبل از اینکه به این موضوع بپردازیم که چگونه DeFi مشکلات آنها را حل می کند، اجازه دهید در مورد اینکه چرا باید در وهله اول با آنها زحمت بکشید صحبت کنیم.

برای برخی افراد، تمرکززدایی و اجتناب از سانسور ممکن است کافی نباشد، و من فکر می‌کنم اینطور است، حداقل اگر می‌خواهید DeFi واقعاً بزرگ شود. 

Visa، NYSE، Apple، Nissan ممکن است هزینه های زیادی را برای این خدمات خرج کنند، اما ده ها پیشرفت بالقوه وجود خواهد داشت که به دنیا ثابت می کند که ساخت زنجیره ای می تواند محصولات شما را بهبود بخشد، نه برعکس.

و من فکر می کنم کلید این ترکیب است.

یک تیم توسعه Uniswap ، یک صرافی غیرمتمرکز AMM. تیم دیگر Aave ، پروتکلی برای ارسال غیرمتمرکز و استقراض توسعه داد.

فرض کنید اکنون می خواهید یک صرافی غیرمتمرکز با قابلیت معاملات حاشیه ای ایجاد کنید. چه خواهید کرد؟ آیا در حال بازسازی هر قطعه از ابتدا، یک موتور ریسک، یک موتور انحلال و یک DEX،... است؟

نیستند!

فرض کنید باب USDC دارد و می‌خواهد ETH را با اهرم ۲ برابری افزایش دهد. شما یک GUI (رابط کاربری گرافیکی) ایجاد می کنید، تنها با یک کلیک تمام کارهای زیر را انجام خواهید داد:

1. ETH را با USDC در Uniswap بخرید.
2. ETH را به Aave ارسال کنید، USDC را واریز کنید و وام بگیرید.
3. USDC را به Uniswap ارسال کنید، ETH بخرید.
4. ETH را به Aave ارسال کنید، USDC را واریز کنید و وام بگیرید.
5. USDC را به Uniswap ارسال کنید، ETH را قرض بگیرید.

و اگر می خواهید جمع و جورتر باشید، می توانید از وام های فلش برای کاهش مراحل اضافی استفاده کنید.

نکته مهمی که می‌خواهم به آن اشاره کنم این است: پروژه‌های زنجیره‌ای به یک زبان هستند، منبع باز و بدون مجوز هستند، بنابراین می‌توانید آن‌ها را ترکیب کنید تا چیزی شگفت‌انگیز بسازید، نه فقط قطعات مجزا.

اگر یک رابط کاربری گرافیکی ایجاد کنید که بتواند مراحل 1 تا 5 را تنها با یک کلیک انجام دهد، برای خود یک DEX معاملات حاشیه ایجاد کرده اید.

اگر می‌خواهید نقدینگی را با اهرم 2.5 برابری و بازدهی فراهم کنید، می‌توانید توانایی استقراض/وام دادن را با DEX ترکیب کنید، کاری که Alpha Homora انجام می‌دهد.

می‌توانید این کار را با کتاب‌های سفارش بایننس وام‌دهی و کوین‌بیس انجام دهید، اما نتیجه چندان خوبی به همراه نخواهد داشت. هنگام راه اندازی محصولات با مشکل محدودیت نرخ، محدودیت استقراض، برداشت و همچنین تاخیر در برداشت دارایی ها و خطر انحلال مواجه خواهید شد.

با DeFi همه چیز حل می شود.

نمونه ای دیگر از سرم. فرض کنید یک DEX سریع و ارزان در Solana می خواهید .

شما می توانید Rust را یاد بگیرید، یک موتور مناسب روی زنجیره بسازید، آن را آزمایش کنید و سازندگان بازار را پیدا کنید و رابط کاربری گرافیکی بسازید و غیره.

یا می توانید یک رابط کاربری گرافیکی فورک کنید، هزینه ای برای آدرس خود تعیین کنید و آن را به دلخواه شخصی سازی کنید، و تنها در 10 دقیقه DEX مارک خود را داشته باشید.

رابط کاربری گرافیکی Bonfida

پس چرا نام های بزرگ بر روی سرم ها ساخته می شوند؟

وقتی می‌خواهید برای کاربران خود نقدینگی ایجاد کنید، نیازی به تماس با سازمان‌های تجاری انحصاری، معامله، مقایسه، حل مشکلات پیش‌آمده، مذاکره در مورد قیمت‌ها ندارید،... تنها کاری که باید انجام دهید، فقط میزبان یک GUI DEX، و 10 دقیقه بعد همه چیز آماده خواهد بود.

فرض کنید می خواهید یک توکن تولید کنید و آنها را فهرست کنید. می‌توانید توسعه‌دهندگان را برای ساختن توکن‌ها استخدام کنید، با Binance، FTX یا Coinbase درباره فهرست توکن‌ها تماس بگیرید، یا می‌توانید توکن‌ها را استخراج کنید، یک DEX یا یک استخر AMM اضافه کنید و چند پیشنهاد اضافه کنید، 10 دقیقه بعد توکن شما فهرست شد.

این ترکیب به این معنی است که هر یک از برنامه‌های کاربردی توسعه‌یافته در DeFi می‌تواند به‌طور خودکار همه برنامه‌های کاربردی دیگر را به عنوان بخشی از آن ادغام کند . هر پروژه به گونه ای شروع می شود که گویی یک اکوسیستم مالی کامل را توسعه داده اند.

این تضمینی برای رشد DeFi نیست.

اما اگر به خوبی انجام شود، اینها مزایای واقعی هستند - مزایایی که احتمالاً تعداد زیادی از شرکت‌ها را متقاعد می‌کند که در زنجیره حرکت کنند.

شما می توانید آینده ای را با میلیاردها کاربر تصور کنید. این مقصد واقعی DeFi است.

بنابراین اگر این اتفاق بیفتد، DeFi چقدر ارزش دارد؟

پاسخ دقیق به این سوال بسیار دشوار است. مثال‌های زیر ارزش واقعی DeFi در آینده را محاسبه نمی‌کنند، بلکه ارزش DeFi قابل دستیابی را محاسبه می‌کنند.

بیایید کمی ریاضیات اساسی انجام دهیم.

1. اگر NYSE + ARCA + CME + ICE + ... غیرمتمرکز شوند و فقط 0.25 bps در هر تراکنش شارژ شوند، چقدر درآمد ایجاد می کنند؟

• در حال حاضر حجم معاملات روزانه 10 تریلیون دلار است. اگر حجم تراکنش را حدود 75 درصد کاهش دهیم و 20 درصد باقیمانده را به شبکه غیرمتمرکز ببریم، حجم تراکنش حدود 500 میلیارد دلار در روز خواهد بود.
• این درآمد سالانه حدود 3 میلیارد دلار و ارزش آن حدود 100 میلیارد دلار خواهد بود.

2. شبکه های اجتماعی چطور؟

مهاجرت غیرمتمرکز مزایایی از قبیل:

• اجازه دسترسی به APIها
• ایجاد آزادانه رابط کاربری گرافیکی، مشتریان،...
• جستجوی رایگان
• مبادلات بین جوامع
• از سانسور بپرهیزید

با فرض خروجی مورد نیاز، هزینه گاز در حدود 0.0002 دلار (مانند سولانا) تثبیت خواهد شد.

توییتر:

• هزینه روزانه 10000 دلار
• ارزش 30 میلیارد دلاری

فیس بوک:

• هزینه روزانه 100000 دلار
• ارزش 800 میلیارد دلاری

محاسبه در این مورد بسیار سخت است زیرا آنها باید از IPFS یا چیز دیگری استفاده کنند. اما اگر از نظر تئوری بتوانیم حدود 30 درصد از شبکه های اجتماعی را جابه جا کنیم، ارزش کل شبکه های اجتماعی زنجیره ای 300 میلیارد دلار خواهد بود.

3. در مورد محصولات مالی ساختاریافته چطور؟

• بسیاری از آنها را به راحتی روی زنجیره قرار می دهند.
• بلک راک به تنهایی 100 میلیارد دلار ارزش دارد.
• می تواند به ارزش کل تا 500 میلیارد دلار برسد.

4. کارت های اعتباری چطور؟

• ویزا حدود 2 تا 50 هزار TPS (تراکنش در ثانیه) را پردازش می کند. یک بلاک چین مقیاس پذیر می تواند از عهده این کار برآید و ارزشی معادل 500 میلیارد دلار خواهد داشت.
• بنابراین می‌توانیم یک شرکت کارت اعتباری به ارزش ۱ تریلیون دلار در زنجیره داشته باشیم.

…. و این همه فقط آغاز است.

البته، موارد فوق فقط خط خطی های ریاضی هستند - یک دسته جوهر و کاغذ بدون ارزش واقعی. و این نیز ارزش بلاک چین نیست، این ارزش شرکت ها و DAO هایی است که می توانند از نظر تئوری روی زنجیره بسازند.

اما همچنین نسبتاً واضح است که از نظر تئوری، تعدادی از شرکت‌ها با ارزش ترکیبی بیش از 10 تریلیون دلار می‌توانند زنجیره‌ای باشند و همگی می‌توانند گرد هم آیند.

من نمی گویم این اتفاق می افتد، فقط می گویم ممکن است.

DeFi ممکن است شکست بخورد، به خصوص زمانی که به عنوان یک کلاهبرداری شناخته می شود و به جای یک محصول قدرتمند، قادر به مقیاس بندی نیست.

اما DeFi می تواند موفق شود و اگر موفق شود، انفجار بزرگی ایجاد می کند.

چرا سرم؟

سولانا

احتمال اینکه DeFi بتواند به 1 میلیارد کاربر و 10 تریلیون دلار ارزش زنجیره ای برسد، کدام بلاک چین می تواند این نیاز را برآورده کند؟

1. توانایی انجام ده ها هزار تراکنش، صدها هزار سفارش در ثانیه.

2. توانایی رسیدگی به 10 میلیارد تعامل از شبکه های اجتماعی در روز، معادل حدود 100 هزار تعامل در ثانیه.

3. هزینه گاز کمتر از 0.001 دلار.

4. قابلیت گسترش مطابق با توسعه جهان.

• با پیشرفت فناوری، توان عملیاتی بلاک چین نیز باید رشد کند.
• امکان پردازش درخواست ها در یک چشم به هم زدن.
• با هر کلیک ماوس، معمولاً انتظار دارید پردازش آنها فقط حدود 100 میلی ثانیه طول بکشد - تاخیر 1 ثانیه آزار دهنده است.

5. ترکیب محصول: هر شرکت، هر صنعتی می خواهد یک بخش مشترک باشد اگر بخواهد هنگام افزودن ارزش به شرکت ضرر زیادی نداشته باشد.

6. عدم تمرکز و باز بودن: اساساً، بلاک چین باید تا جایی تکامل یابد که:

7. یک میلیون TPS: 200k در هر خرده در هر صنعت.

8. 0.001 دلار گاز: بیشتر باعث می شود ارسال دستورات، به روز رسانی پست ها، .. بسیار گران تمام شود.

9. بسط با اصل مور: به طور خاص، گسترش کل قدرت محاسباتی رایانه به موازات نیازهای:

• باز و غیر متمرکز
• زمان بلوک 100 میلی‌ثانیه

کدام بلاک چین در حال حاضر می تواند این ادعا را برآورده کند؟

تقریبا نه.

این واقعیت که 200 هزار تراکنش در هر ثانیه در هر قطعه می تواند در حال حاضر تمام بلاک چین ها را از بین ببرد.

اما چیزی که نگران کننده تر است این است که این امر بیشتر چشم انداز بلندمدت بلاک چین ها را شکسته است.

اکثر زنجیره‌ها، حتی سریع‌ترین‌ها، هیچ برنامه‌ای برای تمرکز بر افزایش توان خود ندارند، در عوض بر روی توهم کاذب پاسخگو بودن تکیه می‌کنند. 100000 کاربر در اکوسیستم ارزان DeFi امروزی.

ناگفته نماند که ETH تنها می تواند حدود 15 تراکنش در ثانیه را انجام دهد، اما حتی ETH 2.0 نیز برنامه ای برای پردازش 200k TPS در یک قطعه واحد با تجمع در سطح اتمی ندارد.

زنجیره‌های سریع‌تر حدود 1k TPS پردازش می‌کنند که سریع‌ترین آنها در حدود 50k است.

بنابراین، بلاک‌چین‌هایی که احتمالاً به بزرگ‌ترین جاه‌طلبی‌های DeFi می‌رسند، آن‌هایی هستند که در حال حاضر قادر به مدیریت ده‌ها هزار TPS هستند و برنامه‌ریزی می‌کنند تا در طول زمان به تدریج رشد کنند.

به عبارت دیگر، باید یکی از سریع ترین زنجیره هایی باشد که همزمان با رشد دره سیلیکون به گسترش و رشد خود ادامه می دهد.

سولانا این ویژگی ها را دارد. این می تواند در حال حاضر حدود 50 هزار TPS را تحمل کند، بر اساس اصل مور توسعه می یابد و مجموعه ای از نقشه ها را دارد که می تواند با بهینه سازی سایر بخش های سیستم، در طول سال های آینده 10 برابر افزایش دهد. و با آن هزینه های گاز بسیار ارزان نیز همراه است.

نرخ بلاک سولانا در حال حاضر حدود 400 میلی ثانیه است، اما با تلاش می توان آن را به 150 میلی ثانیه کاهش داد.

اما نکته اصلی این است که Solana با این انتظار توسعه داده شد که منابع بیشتر و بیشتری را برای افزایش مقیاس پذیری در طول زمان اختصاص دهد. تیم توسعه و شرکت کنندگان در اکوسیستم دست به دست هم داده اند تا این ماموریت را انجام دهند و با همکاری یکدیگر به گسترش شبکه کمک کنند.

اگر سولانا معیارهای فوق را نداشته باشد، بسیار ناامید کننده خواهد بود.

زنجیری برای من پیدا کن که بتواند کاری را که گفتم انجام دهد؟

سرم ها

بلاک چین تنها چیزی است که برای رشد DeFi لازم است. اما تنها ماندن چیزی نیست، پیشنهاد در یک گروه برای رسیدن به اجماع نیاز به حامیان دارد.

برای اینکه DeFi مقیاس پذیر باشد، مردم باید از آن بلاک چین استفاده کنند، بسیاری از مردم.

وقتی 10 میلیون کاربر وجود داشته باشد، چه اتفاقی خواهد افتاد به خودی خود رخ خواهد داد: احتمالاً پاسخ واضحی برای شرکت هایی خواهد بود که می خواهند برای به دست آوردن قابلیت های زنجیره ای سرمایه گذاری کنند.

اما چگونه می توان به این مرحله رسید؟ اول، باید نوع دیگری از اجماع وجود داشته باشد، به اصطلاح "انکوباتور"، اگر می‌خواهید DeFi بسازید، جایی برای جستجو خواهد بود.

اتریوم به این مهم دست یافته است. زنجیره های دیگر در حال حاضر این کار را نمی کنند.

اما سرم  نقشه ای برای رسیدن به این هدف دارد. در حال حاضر، Serum دارای قدرتمندترین صرافی DEX در زنجیره است و اکوسیستم به شدت در حال رشد است. پس از آن، برنامه هایی با صدها میلیون کاربر در اینجا در حال رشد هستند. همه چیز شروع شده است.

فراتر از آن، سرم ها منابعی دارند: این نویدی است که سرم ها کمک، محصولات، نقدینگی و منابع مالی خواهند داشت. اتحاد توسعه دهندگان در Serum بسیار بزرگ است.

البته این به معنای از کار افتادن سرم نیست.

اما این بدان معناست که سرم ها می توانند .

کم کم سرم کم کم داره جلو میره. این هفته نسخه‌های بتا بسیاری از برنامه‌های رسانه‌های اجتماعی، بازی‌های ورزشی فانتزی، ضرب‌نگار رمز، اوراکل، AMM، گزینه‌ها ، پل‌ها و موارد دیگر را دیدم که بخش بزرگی از هکاتون Solana Wormhole بود. 

دلیل تولد سرم؟

اولین پیشنهاد برای پروژه Serum از Google Doc ارائه شد که پروتکلی را برای ذخیره اسکرین شات های وب در اتریوم توصیف می کرد.

این ایده گام به گام در طول زمان توسعه می یابد تا زمانی که به حد خود برسد.

هر طرح پیش نویس شده اساساً دو ویژگی دارد:

1. سرم در 2 ماه تکمیل می شود.
2. ارزش سرم هرگز بیشتر از یک دپ متوسط ​​نخواهد بود.

اما این پروژه به پایان می رسد و تصمیم گیری در مورد کدام مسیر به طور مستقیم بر توسعه پلت فرم تأثیر می گذارد:

1. به رشد خود مانند قبل ادامه دهید.
2. بر روی یک زنجیره دیگر بسازید.

با انتخاب اول، سرم ممکن است برای شرکت کامل در "فصل DeFi" کامل شود. توانست یک توکن کاملاً برجسته و قابل عرضه به بازار عرضه کند و البته به مرز ارزش خود می رسید.

با گزینه دوم، Serum می تواند به میلیاردها کاربر برسد. اما در عوض ماه ها برای اولین محصول، سال ها برای یک اکوسیستم بزرگ و دهه ها طول خواهد کشید تا به بزرگترین جاه طلبی خود دست یابد. و همه اینها بر این اساس است که آیا سرم بتواند در همان لحظه اول معاملات را با موفقیت جذب کند.

سرم مسیری پر پیچ و خم را انتخاب کرده است، این پروژه برگرفته از سوالات و جاه طلبی هایی است که در این مقاله برای من مطرح شده است: آنچه را که باید انجام دهید تا بتوانید - در صورت موفقیت - کاری کنید که DeFi به بزرگترین جاه طلبی خود برسد.

ما از زمان تأسیس پروژه تا کنون راه زیادی را طی کرده ایم. هنوز راه درازی در پیش است، هنوز موفقیت ها و شکست ها وجود خواهد داشت. اما حدس می‌زنم این تعریف داشتن یک هدف بزرگ است.

 سام بنکمن فرید